
معرفی کتاب چهاراه پولسازی |اثر رابرت کیوساکی |ترجمه ای سید امین مجانی |انتشارات آسو
معرفی کتاب چهاراه پولسازی
یکی دیگراز کتابهای آقای رابرت کیوساکی از سری کتابهای پدر پولدار «کتاب چهارراهه نقدینگی پدر پولدار» است که در آن به مفاهیم اصلی آموزشهای مالی و روشهای مختلف کسب درآمد افراد مختلف در جامعه می پردازد. یکی از مهمترین مفاهیم که در این کتاب از قول پدر پولدارش بیان نموده مفهوم چهار راهه نقدینگی است که در آن روشهای کسب درآمد افراد را در جامعه به چهار بخش عمده تقسیم بندی نموده و به خصوصیات و علاقه مندیهای افراد در این بخشها نگاهی دقیق می اندازد. اکثر افراد جامعه صرفنظر از شغل و کسب و کاری که دارند اغلب با مشکلات مختلف مالی دست به گریبان هستند.این گرفتاریهای مالی اغلب بعلت نداشتن سواد مالی است. برای رفع مشکلات مالی ما نیاز به دانش مالی داریم که شامل درک مفاهیم مختلف می شود و نیاز به آموزش دارد. پس از آشنایی کامل با مفاهیم آموزش مالی به خوبی در خواهید یافت که راه حل مشکلات مالی، تغییر شغل و یا شغل دوم نیست بلکه تلاش برای تغییر ربع کاری در چهارراهه نقدینگی است. کتاب چهارراه پول سازی یکی از کتاب های پر فروش دسته کسب و کار می باشد.
معرفی نویسنده ای کتاب چهاراه پولسازی
«رابرت کیوساکی» یا بهتر است بگوییم «رابرت تورو کیوساکی» (Robert Toru Kiyosaki) یک دورگه ژاپنی آمریکایی است که هشتم آوریل ۱۹۴۷ در هاوایی به دنیا آمد. آن طور که در معروفترین کتابش با نام «پدر پولدار پدر بی پول» عنوان کرده، پدر خودش «رالف ا.کیوساکی» مدرک دکترا داشته و فردی دانشگاهی بوده است. مادرش «مارجوری ا.کیوساکی» هم یک پرستار بود. رابرت، دو خواهر به نامهای ایمی و بث و یک برادر به نام جان دارد. نام همسرش نیز «کیم کیوساکی» است. در این میان، فردی وجود دارد که تغییر زیادی در زندگی رابرت و حتی افراد زیادی از سراسر جهان ایجاد کرده است. این فرد، پدرخوانده رابرت است که بر خلاف پدر واقعیاش، تحصیلات دانشگاهی نداشت و به زور تا کلاس هشتم درس خوانده بود. با این وجود، او پدرخواندهاش را «پدر پولدار» خطاب میکند و تاکنون، آموزههای او را به عنوان درسهایی از تجارت در زندگی خود اجرا کرده است.
این قسمت می توانید کتاب چهاراه پولسازی را خرید کنید.

فهرست کتاب:
بخش اول
- فصل اول: چرا کار پیدا نمی کنی؟
- فصل دوم: خانه های مختلف… افراد متفاوت…
- فصل سوم: چرا مردم امنیت را به آزادی ترجیح می دهند؟…
- فصل چهارم: هفت دسته از سرمایه گذاران…
- فصل پنجم: سه نوع از سیستمهای کسب و کار…
- فصل ششم: پول دیدنی نیست
بخش دوم:استخراج تمام توانایی ها
- فصل هفتم: تبدیل شدن به خود واقعی
- فصل هشتم: چگونه ثروتمند شدم؟
- فصل نهم: بانک باش، نه کارمند بانک
بخش سوم: چگونه به یک (B) یا (I) موفق تبدیل شویم
- فصل دهم: برداشتن قدم های کوچک
- فصل یازدهم: زمان آن فرا رسیده تا به فکر کسب و
- فصل دوازدهم: به دست گرفتن کنترل جریان نقدی
- فصل سیزدهم: آگاهی به تفاوت بین ریسک و ریسکی بودن
- فصل چهاردهم: در مورد نوع سرمایه گذاری تصمیم بگیرید
- فصل پانزدهم: پیدا کردن مربی
- فصل شانزدهم: تبدیل ناامیدی ها به نقاط قوت
- فصل هفدهم: قدرت ایمان
- فصل هجدهم: خلاصه
شما می توانید این کتاب را در اولین خریدتان با تخفیف ویژه از انتشارات آسو بخرید!
خلاصه ای از کتاب :
E. گروه کارمندان
معمولا درآمد خود را از طریق کار کردن برای یک کار فرما و یا شرکت بدست می آورند. مهم ترین دغدغه آنها امنیت شغلی می باشند، تا بتوانند با آرامش خاطر کسب درآمد کنند. درآمد آنها پایین می باشد، همیشه به دنبال افزایش حقوق می باشند. به پول زیاد اهمیتی نمی دهند، آنها پول را صرفا دوست دارند تا به ترس از مشکلات مالی دچار نشوند و به طور اجبار به دنبال پول میروند. برای آنها امنیت شغلی مهمتر از پول است و این امنیت شغلی نقطه ضعف آنهاست به طوری که بعضی از صاحبان شرکت ها از این آگاهند و از این ضعف به عنوان پاشنه آرشیو استفاده می کنند.
معمولا در دوران تحصیل نمرات عالی به خود اختصاص می دادند. گروهای دیگر از وقت و انرژی و حتی پول آنها به نفع خود استفاده می کنند، آنها از ریسک کردن متنفر هستند، اگر آنها به مسافرت بروند، درآمد آنها قطع می شود و جریان پول متوقف می شود.
S.خویش فرمایان
این گروه علاقه مندند که خودشان آقا و رئیس خودشان باشند تا به کسی جواب پس ندهند آنها از سپردن کار به دیگران بیزارند و ضرب المثل آنها این است: « کس نخاراند پشت من جز ناخن انگشت من»
این گروه هم مثل کارمندان به پول اهمیت نمی دهند و آن را برای گذران زندگی می خواهند، ترس این گروه با گروه کارمندان متفاوت است، ترس آنها بیشتر از کنترل امور به دست دیگران است آنها مایلند که کنترل امور در دست خودشان باشد، وبه نظرات دیگران زیاد اهمیتی نمیدهند.
آزادی و استقلال بیشتر برایشان مهم است. آنها وسواس کاری زیادی دارند و به دیگران زیاد اعتماد ندارند و این یک نقطه ضعف برای آنها است.
اگر آنها به مسافرت بروند کسب کار آنها تعطیل شده و جریان پول قطع می شود.
آنها معمولا سالها شاگردی کردند تا مهارت پیدا کردند، دوست ندارند که کارشان را به دیگران یاد بدهند. زیرا فکر می کنند اگر کسی مهارت آنها را یاد بگیرد در آینده رقیب آنها می شود و به همین علت آنچه را که می دانند برای خود نگه می دارند. معمولا در دوران مدرسه نمرات متوسط می گرفتند، اکثر مردم در دو گروه ذکر شده می باشند.
B. صاحبان کسب و کار
آنها بر خلاف استادکاران دوست دارند که دیگران کارهای آنها را انجام دهند، آنها با به کار گیری افراد ماهر و متخصصین در کارهای خود موفق هستند این در حالی است استاد کاران هرگز به افراد با هوش هم اعتماد نمی کنند آنها می گویند وقتی می توان از دیگران استفاده کرد چرا خود مان را خسته کنیم، دیگران به خاطر پول هم که شده کار را بهتر از خودمان انجام می دهند. آنها دوست دارند افراد را مدیریت کنند و به کارهای مختلف وادار کنند. معمولا در دوران تحصیل نمرات ضعیف می گرفتند. آنها با سپردن مسولیت به دست آدمهای باهوش می توانند به امور مهمتری بپردازند. معمولا به دانش مدیریت علاقه دارند و موفقیت شرکت که حاصل تک تک افراد می باشد به اسم آنها خوانده می شود.
گاها دیده شده تنها دارایی آنها دانش مدیریت آنها بر مردم می باشد. آنها شرکت تحت کنترل خود را به طور سیستماتیک اداره می کنند و با سیستمی که ایجاد می کنند از به هم ریختگی و سرگردانی افراد تحت سرپرستی خود جلوگیری و همچنین وقت و فراغت بیشتری برای خود به همراه می آورند. آنها با استفاده از وقت و انرژی و حتی پول دیگران درآمد هنگفتی بدست می آورند.
اگر این گروه به تعطیلات بروند شرکت آنها به صورت خودکار کار کرده و به حضور آنها احتیاجی نیست و جریان پول و درآمد همچنان ادامه دارد.
به طور کلی آنها از همان ابتدای شرکت خود به فکر طراحی سیستمی برای کسب وکار و همچنین مدیریت افراد از راه دور و نزدیک بوده اند.
I. سرمایه گذاران
آنها به واسطه پول زیادی که دارند پول خلق می کنند. آنها هرگز کار نمی کنند و این در حالی است که پول برای آنها کار می کند آنها به طور اصولی و عاقلانه و کارشناسی شده سرمایه گذاری می کنند، وام های هنگفت و میلیاردی را از آن خود می کنند.
آنها افراد ریسک پذیری هستند، یک تفاوت عمده بین سرمایه گذاران و دلالان این است که دلالان به دنبال شرایط مناسب و مقطعی برای سود هستند، این در حالی است که سرمایه گذاران ارتباط نزدیکتری با شغل خود دارند، به طوری که آنها سود و زیان را به جان می خرند به طوری که شاید دلالان به آن شرایط راضی نباشند.
سرمایه گذاران برای سود های بلند مدت و در آینده برنامه ریزی می کنند به طوری که یک دلال دنبال موقعیت مناسب می باشد. یک سرمایه گذار معمولا به دنبال سود است و می خواهد بداند چه مدت و چه مقدار سرمایه اش به او سود بر می گرداند، و آیا این سود ارزش سرمایه گذاری را دارد. دو گروه اخیر تعدادشان کم ولی ثروت و درآمد شان زیاد می باشد.
نقدوبررسی کتاب چهاراه پولسازی |اثر رابرت کیوساکی |ترجمه ای سید امین مجانی |انتشارات آسو
این کتاب ویژهی افرادی است که میخواهند به سمت دیگر خانههای جدول حرکت کنند و برای همیشه در آنجا بمانند. همانطور که میدانیم تقریباً تمامی کارمندان و کارفرمایان آرزو دارند که به خانههای روبهروی خود منتقل شوند. اگر چه این کار اصلاً آسان نیست، اما قطعاً شدنی است. شاید در این راه مجبور باشیم که سختیها و دشواریهای بسیاری را تحمل کنیم، اما در انتهای راه به هدف والایی دست پیدا میکنیم. منظور من از آن هدف والا، آرامش و آزادی است که بدست میآوریم.