کتاب مزرعه حیوانات نوشته جورج اورول

انتشارات آسوانتشارات آسو
1,277 بازدید

معرفی کامل کتاب مزرعه حیوانات| نوشته جورج اورول | ترجمه مارال طاهری | انتشارات آسو

مزرعه حیوانات

ایده‌ی نوشتن کتاب قلعه‌ی حیوانات بعد از دیدن پسرکی که اسبی را تیمار می‌کرد به ذهن جورج اورول  نویسنده این کتاب آمد و بعد از اتمام  آن ‌هم ناشرهای زیادی بودند که این کتاب را منتشر  نکردند، حتی یک ناشر مشهور آمریکایی به اورول گفته بود که کتابی که درباره‌ی حیوانات باشد در آمریکا فروش نخواهد داشت.

. این کتاب یکی از شاهکارهای ادبی قرن بیستم  بوده است و خواندن آن وسعت دید خواننده را افزایش می‌دهد. این کتاب آن‌قدر مشهور است که در همه‌ی فهرست‌های مشهور کتاب‌خوانی پیش‌نهاد شده است.

کتاب قلعه حیوانات با عنوان اصلی Animal Farm)  ) اولین بار در سال ۱۹۴۵ منتشر شد. جورج اورول این کتاب را در طول جنگ جهانی دوم نگاشته و در آن از استبداد طبقه‌ی حاکم شوروی انتقاد کرد. پرچمی که اورول در داستان برای مزرعه‌ی حیوانات ترسیم می‌کند شبیه به پرچم شوروی است. این کتاب درواقع نظام سرمایه‌داری را مورد نقد  قرار می دهد.

شما می توانید این کتاب را در اولین خریدتان با تخفیف ویژه, از انتشارات آسو  بخرید!

کتاب قلعه‌ حیوانات که با نام مزرعه‌ی حیوانات هم ترجمه شده است، مشهورترین کتاب جورج اورول است. تاکنون افراد زیادی خواندن این کتاب را پیشنهاد کرده‌اند و اقتباس‌های زیادی هم از این کتاب صورت گرفته است. این کتاب تاکنون دو بار به صورت فیلم درآمده است. نسخه‌ی انیمیشن این کتاب در سال ۱۹۵۴ توسط «جوی بچلُر» و «جان هالاس» ساخته شد. این انیمیشن اقتباس مستقیمی از خود کتاب بود. «جان اسفنسون» هم در سال ۱۹۹۹ تله‌فیلمی بر اساس این کتاب ساخت که «آلن جانس» نویسنده‌ی فیلم‌نامه آن بود.

 درباره جورج اورول

اریک آرتور بلر، با نام هُنری جورج اورول (George Orwell)، نویسنده، روزنامه‌نگار، منتقد ادبی و شاعر انگلیسی متولد ۲۵ ژوئن سال ۱۹۰۳ میلادی است. او دوران تحصیل‌اش را در مدرسه‌ی شبانه‌روزی گذرانده ، اما برعکس دانش‌آموزان یک مدرسه‌ی شبانه‌روزی، اورول تحصیلاتش را ادامه نداد و بعد از دوران دبیرستان استخدام نیروی پلیس امپراتوری بریتانیا شد و به دلیل کارش عازم کشور «بِرمه (میانمار امروزی)» شد. زندگی در «برمه» نقطه‌ی مهمی برای جورج بود؛ زیرا در آن‌جا متوجه عمق فساد امپراتوری بریتانیا شد اما او درعین‌حال توانست درون‌مایه‌های زیادی برای داستان‌هایش پیدا کند.

نقد و بررسی کتاب مزرعه حیوانات | نوشته جورج اورول | ترجمه مارال طاهری | انتشارات آسو

داستان کتاب قلعه‌ی حیوانات درباره‌ی گروهی از حیوانات اهلی مزرعه‌ای است که به امید برقرار کردن آزادی و برابری در برابر صاحب مزرعه شورش می‌کنند. بعد از پیروزی این انقلاب، خوک‌ها که هوش بیشتری نسبت به بقیه حیوانات داشتند، رهبری حیوانات مزرعه‌ را به عهده می‌گیرند و قوانینی را وضع می‌کنند که این قوانین با گذشت زمان دچار تغییر می‌شوند. قیام حیوانات درنهایت تبدیل به دیکتاتوری خوک‌ها می‌شود.

برای خرید  کتاب مزرعه حیوانات اینجا رو کلیک کن.

در بخشی از کتاب می خوانیم:

سرانجام کلاور به صدا آمد:من دیگر چشم هایم خوب نمی بیند،گرچه حتی در جوانی هم نمیتوانستم این نوشته ها را بخوانم.اما به نظرم می رسد که ظاهر دیوار تغییر یافته.بنجامین،به نظر تو،این هفت فرمان همان فرمان های قبلی هستند؟

بنجامین برای اولین بار قانونش را نادیده گرفت و نوشته های روی دیوار را برای کلاور خواند.حالا دیگر تنها یک فرمان روی دیوار ماندخ بود:

《همه ی حیوانات برابرند،اما بعضی حیوانات از حیوانات دیگر بهتر هستند》

بعد از آن تمام خوک هایی که کار در مزرعه را نظارت می کردند شلاق در دست داشتند.دیگر اصلا جای تعجب نداشت که خوک ها برای خودشان رادیو بخرند،خط تلفن بگیرند و مشترک مجله های خبری و سیاسی و هر جور نشریه ی دیگر شوند. دیگر کسی از دیدن ناپلئون در حالی که پیپ در دهان داشت و در حیاط قدم می زد،حیرن نمی کرد. حتی خوک ها کمد لباس های خانم جونز را باز کردند و لباس هایش را پوشیدند. ناپلئون هم کتی مشکی بر تن کرد و شلوار و کفش هایی چرمی پوشید که این موضوع نیز باعث تعجب کسی نشد.

دریک بعد از ظهر هفته ی بعد، چند گاری تک اسبه به مزرعه آمدند.

گروهی از مزرعه داران همسایه برای دیدار از مزرعه ی حیوانات دعوت شده بودند. مزرعه را به آنها نشان دادند و آنها نیز با تحسین همه چیز را از نظر گذراندند، به ویژه آسیاب را. حیوانات مشغول چیدن علف های هرز بودند و به سختی کار می کردند. آن های نتوانستند حتی سرشان را بلند کنند.

آن های نمی دانستند که باید از خوک ها بیشتر بترسند یا از انسان هایی که آن جا آمده بودند. آن بعد از ظهر ، از داخل خانه صدای خنده های بلند و آوازه خواندن،فضای مزرعه را پر کرد. حیوانات کنجکاو شدند. آن ها می خواستند بدانند که حالا که برای اولین بار حیوانات و انسان ها با حقوقی برابر کنار هم قرار گرفته اند، چه می شود.

حیوانات ، به صورت کاملا پنهانی ، خود را به باغ جلوی خانه رساندند.

کمی جلوی دروازه ایستادند. جرات جلو رفتن نداشتند تا آن که کلاور جلوتر رفت و بقیه هم دنبالش راه افتادند. به آرامی به خانه نزدیک شدند و آنهایی که قدشان می رسید، از پنجره اتاق پذیرایی داخل خانه را تماشا کردند.

دور از میزی دراز، شش مزرعه دار و شش خوک عالی مقام نشسته بودند و ناپلئون بالای میز نشسته بود. آن طور که بر می آمد، خوک ها در صندلی ها احساس راحتی می کردند انگار سرگرم ورق بازی بودند. اما در آن لحظه دست از بازی برداشته بودند تا لبی تر کنند. بطری بزرگی دست به دست می چرخید و لیوان ها پر از نوشیدنی می شد. اما هیچ کدام از آن ها چهره شگفت زده حیوانات پشت پنجره را ندید.

دسته بندی معرفی کتاب نقد کتاب
اشتراک گذاری

نوشته های مرتبط

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

سبد خرید

سبد خرید شما خالی است.

ورود به سایت